دوره جامع تفسیر قرآن

جلسه 26: سوره حمد آیه 2 تفسیر حمد و رب

موضوع: الحمدالله رب العالمین:
«الف و لام» الحمد؛ یعنی یکایک افراد حمد یا جنس آن مختص خداست
علّتِ اختصاص جنسِ حمد و افراد آن به خداوند آن است که او مربی عالمیان است
برخی معانی ربّ:
۱) ربّ به معنی ثابت (از اسماء ذات)
۲) ربّ به معنی مالک (از اسماء صفات)
۳) ربّ به معنی مربی، مصلح (از اسماء فعل)

فیلم جلسه بيست و ششم

صوت جلسه بيست و ششم

آغاز تفسیر «الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمين»

بعد از تفسیر بسمله، تفسیر آیه دوّم از سوره مبارکه حمد یعنی «الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمين» را در این جلسه شروع می‌کنیم.

سورۀ حمد به خاطر همین آیۀ آغازین یعنی «الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمين» حمد نامگذاری شده است.

اظهار عملی صفات خدا در بنده

حمد اظهار صفات خداست. غرض از خلقت تجلی صفات الهی در وجود خود و متخلق شدن به اخلاق الهی است. ما باید در طول زندگی سعی و تلاش کنیم که صفات خدایی را در وجودمان بیاوریم و آنها را در وجود خود نشان دهیم. غرض خلقت کمال انسانیت است. بازگشت و مآل عبودیت هم به همین معنا است. عبد از خودش هیچ چیز ندارد همه چیز او ملک مولای خود است. عبد خدای متعال باید تمام وجودش را تسلیم او کند که این نهایت درجۀ عبودیت است.  اینکه گفته شده است: غرض خلقت عبودیّت است یعنی اینکه شما همه وجودت را به خدا بسپار. هر صفتی که خدا دارد در آیینۀ وجود عبد باید جلوه‌گر شود که این همان تخلّق به اخلاق الهی است.

معانی الف و لام «الحمد»

الف و لامی که بر سر «الحمد» آمده است به تعبیری الف و لام جنس است. یعنی جنس حمدها یا همه حمدها مال خداوند متعال است.

این الحمد در اینجا الف لامی سرش در آمده این الف و لام به تعبیری به معنای جنس است یعنی اصلا جنس هم این گونه‌ی حمد اصلا یعنی همه گونه‌های حمد، مال خداست. معنای دیگر الف و لام استغراق است، یعنی تک تک افراد حمد مال خداوند است. شما گاهی دانه دانه افراد یک مجموعه را متعلق به خدا می‌دانید و یک وقت می‌گویید این جنس مال خدای متعال است.

همه حمدها متعلق به خداست چرا که او ربّ العالمین است.

در این آیه شریفه می‌گویید: جنس ستایش متعلق خداوند است.  علّتش را خدا همین جا بیان کرده است. جنس ستایش برای خدای متعال است چون او «رب العالمین» است.

 خداوند همه ما را را تربیت کرده است. همه موجوادت تحت ربوبیّت خدا بوده‌اند و خدا آنها را تربیت کرده است. وقتی شما یک دانشجو موفق را می‌بینی که مطالبی زیبا و دقیق بیان می‌کند می‌گوئید چه استاد ماهری داشته که این مطالب را به دانشجو تفهیم کرده است. در اینجا هم می‌گوئیم همه خوبی‌هایی که در وجود بنده است متعلق به خداوند است. خدای مربی در وجود بنده اینها را گذاشته است. حتّی فکر و تصور خوبی که در تصور بنده می‌آید مال خدای متعال است. پس باید این زیبایی‌ها و خوبی‌ها را شناخت و بعد از آن هم به این درک رشید که همۀ این خوبی‌ها و و زیبایی ها که در کل انسان‌ها می‌بینیم متعلق به خداست پس همه حمدها و ستایش‌ها مخصوص خدای متعال است. چرا که همه عالمین تحت تربیت خدا بوده است. استاد و مربّی همه خدای متعال است. کلاسی که دانشجوهای آن موفق هستند از معلم آن آن تعریف و تمجید می‌کنند. بله دانشجو را هم باید تشویق کرد. در روایت داریم: «مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ لَمْ يَشْكُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جلّ»[1] یعنی کسی که تشکر نکند از منعمی که به او نعمت داده از خالق هم تشکر نخواهد کرد. امّا حقیقت همه این خوبی‌ها به خدای متعال برمی‌گردد.

پس همۀ حمدها متعلّق به خداوند است. در اینجا دو برداشت وجود دارد. بعضی گفته‌اند حمد در مورد مخلوق نباید به کار برد. ولی بعضی می‌گویند اگر حمدی برای مخلوقی به کار بریم بازگشتش به خدای متعال است.

یعنی تشکر که از مخلوق می‌کنیم ولی در عین حال متوجه هستیم که این خیری که در وجودش دیده‌ایم خدای متعال در او نهاده است. مثل محبتی که در وجود مادر است که بسیار قابل تمجید است حتّی حاضر است خودش را فدای بچه‌اش ‌کند اما وقتی به دقّت نگاه کنیم و تأمل کنیم خواهیم دید که این محبّت و مهربانی را خدای متعال در دل مادر قرار داده است. پس در اصل خدا بنده را دوست دارد که محبّت او را در دل مادرش قرار می‌دهد و این محبّت منشأ تربیت و نگه‌داری بچه می‌شود تا بزرگ شود. پس اصل محبّت متعلق به خداوند است و همه محبّت‌ها به خدا بازمی‌گردد. بله شأن مادر خیلی با عظمت است، مادر مربی دلسوزی است، امّا قدرت تربیت و این محبّت و مهربانی زیاد را خدای متعال در دل او قرار داده است.خداوند رب العالمین است. رب معنای خیلی زیبایی دارد. خداوند واسطه‌هایی مثل مادر دارد که ربوبیت او را در عالم اجرا می‌کند. محبّت خدای متعال به بندگان بسیار زیاد است و دوست دارد که بنده تربیت شود و این تربیت به دست واسطه او یعنی مادر اجرا می‌شود. در عین حال که احترام به مادر و قدرشناسی از او خیلی ارزشمند است.

پس جنس حمدها  و تک تک حمدها برای خدای متعال است چرا که او ربّ العالمین است.چون همۀ خوبیهایی که در مخلوقات می‌بینیم در اصل برای خداوند است و خدای متعال است که این خوبی‌ها را در وجود مخلوقات قرار داده است. این یکی از زیبایی‌های این آیه است که واقعا انسان باید توجه داشته باشد به خدای تبارک و تعالی در تمام خوبیهایی که دیده و می‌بیند.

تفسیر کلمه «ربّ»

درباره رب و ربوبیت خدای متعال هم صحبت کردیم، رب معانی متعددی دارد که در اینجا فرصت نیست که به همۀ آنها اشاره کنیم. قبلاً گفته شد که بعضی اسماء خداوند معانی متعدد دارد که بعضی جزء أسماء ذات است و بعضی جزء أسماء صفات و بعضی جزء أسماء افعال. ربّ هم از اینگونه کلمات است.

رب به معنی ثابت

یکی از معانیش ثابت است که در روایت هم وارد شده است. یعنی آن حقیقتی که ثابت و باقی است، آن حقیقتی که مقیم است خدای متعال است. اگر این معنا را برای ربّ در نظر بگیریم جزء اسماء ذات می‌شود.

ربّ به معنی مالک

معنای دیگری که برای ربّ آمده مالک است. بعضی‌ها مثل صاحب تفسیر روض الجنان رب به معنی مالک را از اسماء ذات گرفتند امّا بسیاری از بزرگان دیگر می‌گویند رب به معنای مالک از اسماء صفات است، حقّ هم این است که از اسماء صفات است. این صفت ملکیت خدا جزء اسمایی است که در عالم الوهیت الهی است. مالک می‌شود از اسماء صفات پس رب هم به معنی مالک از اسماء صفات است.

معنای دیگر ربّ به معنی مصلح یا مربی است که از اسماء فعل است. اصلاح و تربیت فعل خداوند است. این معنا نه جز اسماء ذات و نه از اسماء صفات است بلکه فعل خدای متعال است.

پیروی از أسماء افعال خداوند

توجه به بعضی از أسماء افعال نکاتی را به ما آموزش می‌دهد. مثلا فعل صلوات که در آیۀ شریفه دارد: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»(احزاب:56) یعنی ای کسانی که ایمان دارید شما هم فعل خدا و ملائکه را انجام دهید. همانطوری که خدا و ملائکه بر نبی مکرم$ صلوات می‌فرستد شما هم صلوات بفرستید.

پس خدای متعال در افعالش هم مربی و مصلح است. اصلاح فعل خداست. در روایات بسیار به این مسألۀ اصلاح سفارش شده است. اصلاح مراتب مختلفی دارد. گاهی من خودم را اصلاح می‌کنم و گاهی جامعه را اصلاح می‌کنم. در روایات دارد که اگر بین دو نفر که اختلاف است را اصلاح کردید صدقه محسوب می‌شود. این بلا را از وجود شما دفع می‌کند.

پس یکی از معانی رب مصلح و مربی است که از أسماء فعل است. این مربی بودن شغل انبیاء بزرگ خداست. مربی بودن و تربیت کردن صفتی است که خدای متعال این شغل را برای بعضی از بندگان خودش انتخاب کرده است. تربیت غیر از مسئله تعلیم است که تربیت یک معنای بسیار وسیع و زیبایی دارد که من و شما ان ‌شاءالله با این اصلاح و با این تربیت خودمان را در آن مسیر فعل الهی قرار بدهیم. اصلاح فعل خداست، تربیت فعل خداست، من و شما هم این فعل را در جامعه خودمان در اطرافیان ان‌شاءالله اجرا کنیم.


[1] عیون الاخبار، ج2، ص24

به اين مطلب امتياز دهيد

اين مطلب را به اشتراك بگذارید

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از شما متشكریم

عضويت شما در سايت با موفقيت انجام شد

5/5

ايميل ها بزودی برای شما ارسال می شوند