سرّ اینکه تمام علوم قرآن در بسم الله است
معرفت به عوالم وجود
عوالم توحید:
- ذات حقتعالی
- عالم احدیت
- الوهیت (اسماء و صفات تفصیلی الهی)
عوالم خلقت:
- فیض مقدس و رحمت واسعه
- عالم جبروت
- عالم ملکوت
- عالم قیامت
- عالم برزخ
- عالم طبیعت
- اسماء ذات مربوط به عالم احدیت
- اسماء صفات مربوط به عالم الوهیت
- اسماء فعل مربوط به فیض مقدس و رحمت واسعه (اسماء فعل زائد بر ذات خدا هستند)
فیلم جلسه بيست ويكم
صوت جلسه بيست و يكم
بعد از صحبت و توضیحاتی که در مورد حرف باء خدمت دوستان ارائه شد، در این جلسه در مورد کلمه اسم و الله صحبت خواهیم کرد.
نکتهای که در ابتداء خدمت دوستان باید عرض کنیم در مورد معنای روایتی که در آن فرمودهاند تمامی علوم یعنی کتاب خلقت خدا یعنی کتاب مبین خدا که همۀ تر و خشک عالم را در برگرفته است در قرآن نهفته است و تمامی قرآن در سوره حمد است و تمام علوم سورۀ حمد در بسم الله الرحمن الرحیم است، سرّش را در این جلسه خدمت دوستان عرض میکنیم. گفته شد که باء حرف ربط است و معانی متعدّد دارد، شما را به خدا ربط میدهد، شما را به یاد خدا میاندازد، شما از خدا استعانت میگیرید و اخلاق الهی را در وجود خود ظاهر میکنید و وصل به خدای متعال میشوید. تک تک کلمات بسم الله الرحمن الرحیم با عظمت است.
اشارهای به عوالم وجود
به عنوان مقدمه باید ابتداء عوالم وجود را بشناسیم تا حدودی بتوانیم از معارف قرآنی بهره ببریم. خیلی خلاصه عوالم وجود را اشارهای میکنیم.
ترتیب عوالم توحید
خدای تبارک و تعالی ذات و أسمائی و صفاتی دارد. وقتی به عالم بالا نگاه کنیم، بالاترین عوالم مقام ذات غیب الغیوب حقّ است. (البته اینکه گفته میشود بالا به خاطر ضیق در گفتار است و الا مطلب خیلی بالاتر از این حرفهاست و بالا و پائینی در کار نیست.) بعد از مقام ذات عالم أسماء و صفات حقّ است. در عالم أسماء و صفات یک أحدیّت است و آن جایی است که خدا أحد است یعنی جزء ندارد، که در آنجا صحبت از واحدیت حقّ که مقابل دو و اثنین میباشد نیست. در عالم احدیت تعبیر میکنند که أسماء و صفات اجمالی حقّ است گویی أسماء و صفات در آنجا هنوز ظهور نکرده است. آنجا عالم أحدیّت است. همۀ أسماء و صفات برای عالم بعد است که عالم الوهیّت و عالم أسماء و صفات تفصیلی میباشد که در آنجا أسماء خدا دیده میشود و در مورد آن بحث و گفتگو میشود و گفته میشود خدا اوّل و آخر و ظاهر و باطن است. «هُوَ الْأَوَّلُ وَالآخِر وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»(حدید:3) در این عالم است که میبینیم خدا علیم و قدیر و سمیع و بصیر است. همۀ اسماء و صفات خدای تبارک و تعالی در عالم الوهیت ظهور و بروز پیدا میکند. پس وقتی ما به سراغ عالم توحید میرویم اوّل مقام ذات است، بعد مقام أحدیّت، بعد مقام أسماء و صفاتی که به آنها عالم الوهیّت میگوئیم. پس این سه عالم را داریم: مقام ذات، مقام أسماء و صفات اجمالی که أحدیّت است و بعد مقام الوهیّت یعنی مقام أسماء و صفات خدای متعال. در روایات هم به این عوالم اشاره شده است.
ترتیب عوالم خلقت
بعد به سراغ عوالم خلقت میرویم. عوالم خلقت مراتب مختلف دارند. از عوالم بالاتر که تعبیر میشود که عالم نَفَس رحمانی حقّ. یعنی آن رحمانیّتی که مربوط به ذات خدای متعال نیست بلکه رحمانیتی که خدا در مقام فعل قرار داده است به عبارت دیگر آن فیضی که خدای متعال به عالم میخواهد بدهد. و عوالم مختلف خلقت که شاید شنیده باشید: عالم جبروت و پائینتر از آن عالم ملکوت. این عالم ملکوت آن عالمی است که وقتی کسی از دنیا میرود روحش به آنجا میرود. خود عالم ملکوت هم اعلی و اسفل و ایمن و ایسر دارد. آن کسی که مؤمن است در جایگاه بلند ملکوت میرود و آن کسی که مؤمن نبوده باشد در جایگاه پائین قرار دارد. بعد از عالم ملکوت نوبت به عالمهای پائینتر میرسد که تعبیر به عالم قیامت و عالم برزخ و این عالم دنیا میکنند. البته عوالم بسیار است و هر کدام از این عوالم کلّی که خدمتتان عرض شد تقسیمات متعدّد دارد. همه این عوالم عالم خلقت است و حالا کاری به تقسیماتش در این بحث نداریم. چون بحث ما در مورد أسماء خدای تبارک و تعالی است. عالم توحید که عالم ذات شد و عالم احدیّت که أسماء و صفات اجمالی است و عالم الوهیت که أسماء و صفات خدای متعال به صورت تفصیلی در این عالم است و بعد از این عوالم توحید به عوالم خلق میرسیم.
نکتهای که در اینجا خدمتتان تقدیم میکنم در معرفت خدا و أسماء و صفاتش بسیار کلیدی و مهم است. گفته شده که بعضی از أسماء و صفات خدا، أسماء ذات است و بعضی أسماء صفات است و بعضی أسماء افعال است. أسماء ذات آن أسمائی است که اشاره دارد به عالم أحدیّت این به اصطلاح اوّل. أسماء صفات أسمائی است که مربوط به عالم الوهیّت میشود و أسماء افعال از عالم توحید پائینتر میآید. پس أسماء ذات را عالم أحدیّت میگویند، أسماء صفات را عالم الوهیت میگویند و أسماء افعال را میگویند اینها عین ذات خدای متعال نیست. اینها را باید بگوئیم زائد بر ذات است. أسماء افعال مثل اسم خالق یا اسم مرید که اراده خدا هم از أسماء فعلیه است که در روایت هم به این اشاره شده که بحث مفصلی دارد که باید در جای خودش رسیدگی شود.
پس بعضی از أسماء خدا مثل أسماء ذات و أسماء صفات عین ذات خدای متعال هستند امّا أسماء فعل عین ذات خدای متعال نیستند. البته در اینجا اقوال دیگری هم هست که اجمالی به آنها اشاره میکنم. بعضی اینطور معتقدند که أسماء ذات عین ذات خدای متعال است و أسماء صفات واسطۀ بین خدا و خلق میباشد، یعنی عین ذات خدا نیست، وسط است بین خدا و خلق. أسماء فعل هم عین ذات خدا نیست. این هم اصطلاح دیگری است که شاید متّخذ از روایات باشد و در روایات که صحبت از أسماء فعل میشود بر اساس همین اصطلاح است.اصطلاح دوّمی هم وجود دارد و آن این است که أسماء ذات و أسماء صفات و أسماء افعال، همه را در آن عالم الوهیّت تصویر کردهاند. حالا اگر بگوئیم أسمائی که در عالم الوهیت است همه عین ذات است این بنا بر یک مبناست و تمام أسماء ذات و صفات و فعل همه برمیگردد به اسم ذات و میشود عین ذات اگر بگوئیم که واسطه است بین حقّ و خلق در آن حال عین ذات نخواهد بود.اقوال مختلفی است در این زمینه که نمیخواهم به آنها اشاره کنم. آن چیزی که ما الان بیشتر با آن سروکار داریم این است که اسم ذات را در عالم احدیت بگوییم، اسم صفات را در عالم الوهیت، و اسم فعل را بگوییم عین ذات نیست این به عنوان یک مقدمه برای بحثمان که ان شاء الله بعد در این باره صحبت خواهیم کرد