مجلس چهارم: عطوفت در کربلا

فهرست مطلب

اوج رحمت و عطوفت سیدالشهداعلیه السلام:

نقل شده است که هنگامی که شمر روی سینه حضرت علیه السلام نشست و اراده کشتن آن جناب را داشت لبهای مبارک آن جناب حرکت می‌کرد، شمر فکر کرد که امام حسین علیه السلام او را نفرین می کنند، چون سر خود را پیش برد شنید که حضرت علیه السلام می فرماید :

«خداوندا ! من به عهد خود وفا کردم و جان را در راه تو نثار نمودم، تو نیز به عهد خود وفا کن و گنهکاران امّت جدم را به من ببخش و می دانم که در عهد تو خلافی نیست.»

هاتفی ندا داد که ما هم به عهد خود وفا نمودیم [1]

دشمنی که در صلب او مومنی باشد:

در کبریت احمر نقل شده است که سیدالشهدا علیه السلام در حمله های خود بعضی اهل کوفه را (با اینکه می‌توانستند آنها را بکشند) نمی‌کشتند، علّت این امر را از حضرت پرسیدند، آن حضرت فرمودند: آنکه در صلب او مومنی باشد، نمی‌کشم.[2]

روز عاشورا کسانی را دیدم که به پدرم نیزه ( یا شمشیر ) می زدند و آن حضرت متعرض آنها نمی‌شد، چون امامت به من منتقل شد، دانستم که چون از محبین ما در صلب آنها بود پدرم آنها را نمی کشت[3]

توضیح

شبیه همین در داستان جنگ امیرمؤمنان علیه السلام و مالک اشتر نقل شده که حضرت علیه السلام به مالک فرمود من تا هفت نسل پشت آنها را می نگریستم اگر یک مؤمنی در صلب او بود او را نمی کشتم.

 

 

[1] سحاب رحمت، ص53 به نقل از ریاض الشهادة 2/31 و تذکرة الشهداء، ص13

[2] سحاب رحمت، ص584.

[3] سحاب رحمت، ص 584؛ معالی السبطین، ج2، ص 17

به اين مطلب امتياز دهيد

اين مطلب را به اشتراك بگذارید

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از شما متشكریم

عضويت شما در سايت با موفقيت انجام شد

5/5

ايميل ها بزودی برای شما ارسال می شوند