نشر توحید و اسلام و ایمان و دین و شرایع در کلمه الصمد
بیان ارتباط عالم الوهیت به دائره خلقت توسط حروف
فیلم جلسه هفتم
صوت جلسه هفتم
مرتبۀ چهارم: حقایق
چهارمین مرتبه، حقایق است که مربوط به انبیاء( است. منظور حقایق چیست؟
معنای اوّل حقایق
بعضی میگویند مراد از حقایق را حقیقت با عظمت قرآن است. خدای تبارک و تعالی در سورۀ حشر میفرماید:«لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ»[1] اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، از خشیت خداوند متلاشی میشد. این، نشاندهندۀ حقیقت با عظمت قرآن است. اگر این حقیقت بر انسان عادی نازل شود مانند کوه متلاشی خواهد شد، حقائق قرآن چنین عظمتی دارد.
معنای دوّم حقایق
معنای دیگر حقایق، حقیقت اولیۀ قرآن در عالم بالا است. اگر انسان پلههای ترقی را سیر کند و بالا برود، به عالم اسماء و صفات خدا وصل میشود و حقیقت تمام قرآن، در عالم اسماء و صفات است؛«تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ»[2] و در جای دیگر فرموده:«تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»[3]بنابراین حقیقت قرآن مربوط به عالم اسماء و صفات است که خدای متعال آن را تنزیل و به دست انبیاء داده، تا چشمشان روشن شود. همۀ ما باید تلاش کنیم سفرۀ رحمت الهی و بطون قرآن نشسته و با آن معانی آشنا شویم.
دستورات شرع، حاوی اسرار
خداوند متعال درتمامی حرکات، سکنات، کلمات و حروف عبادات و دستوراتش، اسراری قرار داده است، حتی حرکات و سکنات نماز، پر از نکته و اسرار است.
تفسیر سجود نماز
حضرت امیرمؤمنان% در تفسیر دو سجدۀ هر رکعت نماز فرمودهاند: وقتی از رکوع به سجدۀ اوّل میرویم، به خدا عرضه میداریم از خاک بودهایم و در برابر عظمتت خاکساریم، وقتی سر بر میداریم و مینشینیم اشاره به این است که سر از خاک برداشته و به دنیا آمدهایم. راز سجدۀ دوم این است که دومرتبه به خاک برمیگردیم و به خدا عرض میکنیم: خدایا، من دوباره از عالم دنیا به عالم خاک برمیگردم و میمیرم. برای دفعۀ دوّم سر از سجده برمیداریم و میگوییم: خداوند مرا روز قیامت زنده میکند. به همین جهت است که رکوع را باید یک بار انجام دهیم، ولی سجده را دو بار. ببینید چقدر نکته و زیبایی در تفسیر این دو سجده وجود دارد.
هر روز که نماز میخوانیم و سر به سجده میگذاریم خدای تبارک و تعالی به نوعی ما را بیدار و آگاه کرده، به ما میگوید سر به سجده بگذار و به این فکر کن که تو هیچ چیزی نبودی؛ خاک بودی و من تو را از خاک آفریدم. با توجّه به اینکه تو را از خاک آفریدم و به دنیا آوردم سر از سجده بلند کن، و دوباره به سجده برو و آن روزی را یاد کن که از دنیا خواهی رفت و به عالم خاک بازخواهی گشت. دوباره سر بردار و یاد قیامت کن. بنابراین، سجده انسان را به یاد دایرۀ خلقت خودش میاندازد.
اسرار نمازهای پنجگانه
در نمازهای پنجگانه هم اسراری نهفته است. نماز صبح، یاد طلوع عمر خودت باش که در عالم دنیا طلوع کردی. ظهر، وسط روز است، یعنی وسط عمرت. با خواندن نماز عصر میگویی من به طرف عصر عمرم در حرکت هستم، یعنی عمرم از آن اوج خودش گذشته و به سوی نقطۀ افول میروم. نماز مغرب و عشاء اشاره به آن لحظهای است که انسان از این دنیا غروب میکند. انسان در ابتدای غروبش، هنوز عُلقهای به این دنیا دارد و توجّهش به این دنیا حتّی به بدن در حال پوسیدنش هست. نوبت به عشاء که میرسد، نماد این است که هیچ اثری از نور روز باقی نمانده، پایان عمر انسان و ابتدای عالم برزخ است.
[1] ﴿الحشر:٢١﴾
[2] ﴿الواقعه:٨٠﴾
[3] ﴿الاحقاف٢)