نکتۀ هجدهم) لزوم استاد متّصل به حبل ولایت اهلبیت علیهم السلام:
کسی که بدون استاد، کلمات اهل معرفت را بخواند، پیشرفتی ناقص داشته، اندکی از معارف را درک نموده و بسیاری را نمیفهمد؛ لذا در روایت نقل است که فرمودند: «خذ العلم مِن أفواه الرجال».
چنان که سیر معرفت عملی، بدون استاد نشاید، در مباحث نظری نیز انسان را سزد تا مطالعۀ ظاهری و باطنی داشته، و در محضر استادی تلمّذ نماید که خود نظراً و عملاً، به حبل ولایت اهلبیت عصمت علیهم السلام متّصل باشد.
نکتۀ نوزدهم: اذن بیان حقایق
برخی اهل سیر بودند و مقصد را دیده، امّا نمی دانستند که خصوصیات طریق و مسیر چیست؟! تا قدرت بیانِ حکمت و اذن تکلم به اسرار معرفت، از ناحیۀ حضرت حق تبارک و تعالی عنایت نشود، کلمات این گروه گویای حقایق نیست.
نکتۀ بیستم: جمع بین سیر علمی و عملی
برخی به مطالعه پرداختند و درس ظاهری را طیّ نمودند، امّا سیر عملی را وا نهادند، گر چه کلمات زیبائی گفتند، امّا حقیقت را نیافتند. در هر دو سیر علمی و عملی، نکات و ظرائفی وجود دارد و هر یک دیگری را مُمدّ است.
نکتۀ بیست و یکم: مطابقت سیر با طریقۀ اهلبیت علیهم السلام
اگر سیر نظری و عملی، مطابق با طریقۀ اهلبیت علیهم السلام و در محضر استادی متّصل به آن حضرات باشد، منجرّ به وصول به آستان و عتبۀ صاحب ولایت کلیه میگردد، و معارف بلند توحید و ولایت و حالات معنوی، از خودِ صاحب ولایت القاء میشود.