یکی از مقدمات راه سلوک، معرفت به مقصد میباشد که دارای دو مرحله است:
الف) معرفت اجمالی: در ابتدای حرکت سالک لازم است که معرفت اجمالی به مقصد داشته باشد، یعنی بداند که سیر او به سوی عالم توحید و ولایت مطلقه است، اگر چه هنوز ذات حق تعالی را چنان که مخلَصین میشناسند، نشناخته است.
ب) معرفت تفصیلی: این معرفت در انتهای سیر سالک بر قلب سالک القاء شده و با تمسّک به حضرت خاتم الأولیاء امیرمؤمنان% در منزل «لم أعبد ربّاً لم أره» به امام موحّدان اقتدا نموده و از دریای بیکران معرفت علوی، قطرهای بر کام او نشسته و ذائقهاش شهود ربّ را خواهد چشید.
در این وادی هر چقدر سیر و حرکت سالک افزونتر شود، این معرفت نیز کامل تر خواهد شد؛ مانند اینکه آدمی، حقیقتی را از دور مشاهده نماید، در این حال هر قدر نزدیکتر آید، معرفتش به این حقیقت بیشتر شود تا این که به آن حقیقت متّصل شده و به لقاء و وصال دست یابد.
مقصد طائفۀ عامّ و خاصّ مقرّبین
هر دستهای و هر حزبی، مقصدی بر گرفتهاند و رسیدن به آن را غایت سیر خود میدانند، ولی چه بسا آنچه را عموم مقرّبان درگاه حقتعالی نهایت سیر میدانند، بدایت سیر خاصّان از مقربان است. باید سالک دریابد چه چیزی را مقصد قرار داده است؛ چرا که شئون مقصد و طریق وصول به آن، غیر از آن مقصد و غایة القصوای انسانیت است.