دوره جامع تفسیر قرآن

جلسه 30: تفسیر سوره حمد آیه 6 و 7

موضوع: اهدنا الصراط المستقیم * صراط الذین…:
آیه6:
انواع هدایت: ۱) ارائه طریق. ۲) ایصال به مطلوب
رساندن به کمال مطلوب توسط معلمان وحی که الگو و حقیقت صراط مستقیم هستند
مصادیق مهم صراط: ۱) امیرمومنان علیه السلام. ۲) دین الهی. ۳) پل صراط
وسعت و سرعت سیر در پل صراط بسته به اخلاق و اعمال دنیوی
آیه7:
مصادیق ﴿الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾:
۱) پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و امیر المومنین (علیه السلام) و شیعیان
۲) نبیین و صدیقین و شهدا و صالحین
﴿الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِم﴾ : دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)
﴿الضَّالِّينَ﴾ : شاکین در راه خدا و اهل بیت (علیهم السلام)

فیلم جلسه سی

صوت جلسه سی

عرض سلام و ادب خدمت همه‌ی دوستان عزیز خصوصاً دوستانی که در دانشگا‌ه‌های برکلین و ام آی تی مشغول تدریس و تحصیل هستند. این جلسه آخر تفسیر سورۀ حمد است. البته مباحث بسیار زیاد است امّا به خاطر فرصت کم باید به طور خلاصه خدمتتان تقدیم کنیم.

تفسیر اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ 

در آیۀ شریفة: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيم» از خدای متعال طلب هدایت می‌کنیم و می‌خواهیم که ما را در صراط مستقیم قرار دهد. راهی که در مقابل انسان قرار دارد با توجه به این آیات سه نوع است: یکی آن صراط مستقیمی که خداوند به بعضی از بندگان خودش نعمت داده است. یعنی صرطا مستقیم صراطی است که در آنجا خدای متعال یک نعمت خاص قرار داده است. ما از خداوند هدایت به این راه را  طلب می‌کنیم.

انواع هدایت

هدایت دو نوع است. گاهی هدایت ارائه طریق است. یعنی شخصی راهی را به شما نشان می‌دهد، مثل آدرس‌دهی و نقشه‌دادن می‌ماند. به تعبیر بعض بزرگان خدای متعال در کتاب خود ارائه طریق کرده است. بهترین و زیباترین معانی را به ما نشان داده است. قرآن راه و نقشۀ راه رسیدن به مقصد سعادت است. همه ما باید تلاش کنیم و با شبانه‌روزمان را با قرآن سیر کنیم، راه هدایت را پیدا کنیم.

نوع دیگر هدایت ایصال إلی المقصد و ایصال إلی المطلوب است یعنی هدایتی که ما را به مقصد و مطلوب می‌رساند.

مثلاً از کسی آدرسی را می‌پرسید اگر ارائه طریق باشد آدرس به دست شما می‌دهد امّا اگر از نوع دوّم باشد خودش همراه شما همراه می‌شود تا شما را به مقصد برساند. این هدایت بسیار زیباتر است.

هدایت خداوند هم نوع اوّل هم دوّم

هدایت کتاب خدا از نوع اوّل است یعنی ارائه طریق و راه سعادت را به ما نشان می‌دهد. امّا خدا به کتاب خود اکتفاء نکرده است و همراه آن معلّمی هم فرستاده که معلم دست شما را بگیرد و به مقصد برساند. اگر فقط ارسال کتاب بود بسیار از انسان‌ها حرکت نمی‌کردند و خیلی از لطائف قرآن نهفته می‌ماند و کسی نمی‌توانست از آنها استفاده کند. حتّی ممکن است در بعضی مواضع اختلاف می‌شد و به تحیّر دچار می‌شدند. در مسائل آموزشی هم در تمام دنیا سیستم نظام آموزشی اینگونه نیست که فقط به دانش‌آموز یا دانشجو کتاب بدهند بلکه در کنار آن استاد و معلم قرار می‌دهند. استاد و معلم دست دانش‌آموز را می‌گیرد و بر مبنای کتاب او را حرکت می‌دهد. کتاب به تنهایی کافی نیست بر خلاف شعاری که سر دادند:«حسبنا کتاب الله». خدای متعال می‌فرماید کتاب کافی نیست بلکه من برای شما معلم می‌فرستم. معلمی دلسوز که شما را رها نمی‌کند و تا مقصد همراه شماست و شما را راهنمایی می‌کند. آن معلم امام معصوم است. معنای راه و صراط مستقیم در قرآن بیان شده است امّا یک صراط مستقیم دیگری هم خدای متعال برای ما قرار داده است که ما از خدا می‌خواهیم در آن صراط مستقیم همراه با معلم حرکت کنیم.

کتاب به تنهایی خوب است امّا کافی نیست. باید شخصی باشد که دست ما را بگیرد و به ما همه نکات رفتاری و اخلاقی و اعتقادی را از کوچک و بزرگ آموزش بدهد. یعنی شخصی در جلو ما قرار داده شود که او خود تجسم خوبی‌ها باشد. ما گاهی صحبت از خوبی‌ها می‌کنیم گاهی شخصی تجسم خوبی‌هاست یعنی همه خوبی‌ها در وجود او جلوه دارد و همه زیبایی‌ها را در خود پیاده کرده است. چنین شخصی می‌شود الگو برای ما. یکی از بهترین راه‌ها در تربیت الگوسازی است. یعنی علاوه بر اینکه مثلاً به بچه بگویند فلان کار خوب و زیبا است و باید آن را انجام دهی، کسی که معلم و مربی بچه است عملاً آن کار خوب را در برابرش انجام دهد که با انجام این کار چنین عملی و رفتاری تا اعماق وجودش نفوذ می‌کند و برای تأثیرپذیری بسیار مؤثرتر است.

پس هدایت به صورت ایصال الی المطلوب همان صراط مستقیم متجسم است. یعنی شخصی الگوی عملی برای راه بردن در مسیر مستقیم و هدایت در کنار انسان باشد که چنین هدایتی برای پیشرفت و سرعت حرکت بسیار مفیدتر است. در این آیه به ما دستور داده شده که از خدا طلب هدایت کنیم امّا نه فقط هدایتی که ارائه طریق و نقشه راه مستقیم باشد بلکه هدایتی که ما را به مقصد برساند.

معانی صراط

صراط معانی مختلف دارد. الان فرصت نیست که به همه آنها اشاره کنیم. گفته شده که صراط در دنیا عدم میل به باطل است و در آخرت مسیر جنت است.

تفسیر زیبای دیگر در بیان حضرت صادق علیه السّلام آمده است: «قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ%فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ) قَالَ: يَقُولُ: أَرْشِدْنَا إِلَى الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ، أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِيقِ الْمُؤَدِّى إِلَى مَحَبَّتِكَ، وَ الْمُبَلِّغِ دِينَكَ، وَ الْمَانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَعْطَبَ، أَوْ نَأْخُذَ بِآرَائِنَا فَنَهْلِكَ.»[1]

حضرت صادق% در تفسير «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ‏» فرمود: یعنی خدایا ما را ارشاد کن به راه مستقیم. ما را ارشاد کن به راهی که ما را به محبت تو و دین تو می‌رساند.راهی که ما در آن مسیر از هواهای نفسانی دور شویم، نگذاری در هوای نفسانی غوطه‌ور شویم یا با آراء خودمان پیش رویم و هلاک شویم.

حقیقت صراط مستقیم

حقیقت صراط مستقیم شخصیتی است که ما را به مقصد می‌رساند و الگوی تمام خوبی‌ها و زیبایی‌ها است و  چنین شخصی بنابر روایاتی که هم شیعه و هم عامه نقل کرده‌اند امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب% و چهارده معصوم هستند.

روایاتی در این زمینه خدمت دوستان تقدیم می‌کنیم. از حضرت صادق% روایت شده است: «فِي قَوْلِهِ الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ قَالَ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ% وَ مَعْرِفَتُهُ»[2] یعنی صراط مستقیم امیرمؤمنان% و معرفت و شناخت ایشان است. بعد دلیل تطبیق آیه بر حضرت امیرمؤمنان% را هم اشاره می‌کنند: وَ الدَّلِيلُ عَلَى أَنَّهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‏% قَوْلُهُ وَ (إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ) وَ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ% فِي أُمِّ الْكِتَاب‏ [فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ- اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ]».[3] و دليل بر اينکه ایشان امیرالمؤمنین% است  قول خداوند است: وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ و منظور آن امير المؤمنين% است كه در امّ الكتاب است و در (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ) مذكور شده است.

در کتاب کافی شریف از حضرت امام محمد باقر% روایت شده است: «فِي أُصُولِ الْكَافِي إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ % قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ إِلَى نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ‏ «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»[4] قَالَ: إِنَّكَ عَلَى وَلَايَةِ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ.»[5]

امام باقر% فرمود: خدا به پيغمبرش$ وحى كرد: «به آنچه به سويت وحى شده چنگ زن، همانا تو به راه راست هستى» يعنى: تو بولايت على هستى و على همان راه راست است‏.

در روایات به این مطلب مفصّل اشاره شده است که راه مستقیم راه ولایت ائمه اطهار( است. که باید همه این راه را طی کنیم.

یک صراطی هم صراط روز قیامت است. در تعابیر داریم که هزار سال طول می‌کشد که آن را طی کرد. حضرت صادق% می‌فرمایند: الصِّرَاطَ فَقَالَ أَلْفُ سَنَةٍ صُعُودٌ وَ أَلْفُ سَنَةٍ هُبُوطٌ وَ أَلْفُ سَنَةٍ حُدَالٌ».[6]

یعنی صراط در قیامت آن سه هزار سال راه است که هزار سال آن سربالایی، هزار سال سرازیری و هزار سال مسیر صاف و همواری می باشد.

ارتباط معانی صراط با هم

همه معانی صراط به هم مرتبط هستند. اگر در دنیا در مسیر خداوند بوده باشیم یعنی در مسیری که خداوند به واسطۀ حجّت خود زیبایی‌های صفات اخلاق و اعمال حسنه را نشان می‌دهد، هر چه بیشتر در مسیر ولایت اهل‌بیت( باشیم صراطی که در روز قیامت در جلو ما قرار خواهد گرفت وسیع‌تر، سهل‌تر و مسیر ما در آن سریع‌تر خواهد بود امّا هر چه در دنیا از این صراط بیشتر فاصله بگیریم و از خدا و حجت‌های الهی دورتر باشیم این مسیر و صراط در روز قیامت ضیق‌تر و سرعت هم کمتر خواهد بود. پس وسعت و ضیق صراط روز قیامت بسته به اعمال ما در این دنیا دارد. اگر در روز قیامت راه انسانی وسیع باشد نشانگر این است که در دنیا اخلاق الهی را در وجودش جلوه‌گر کرده است و با اخلاق واسعه الهی و حسنه زندگی خود را پیش برده است و هر چه باریکتر باشد نشان می‌دهد که در راه خداوند و مسیر اهل بیت( نبوده است و از زیبایی‌ها اخلاقی بهره‌ای نبرده است.

پس همین امروز و در همین دنیا وقت آن است که ما با اخلاق و اعمال حسنه، با برخورد نیکو و احسان به دیگران صراط خود را وسیع کنیم امّا اگر نکردیم به تعبیر روایت مسیری خواهد بود که هزار سال سربالایی، هزار سال سرپایینی و هزار سال هم هموار در پیش خواهد بود.

امّا اگر در مسیر اهل بیت( باشیم این مسیر بسیار سریع طی خواهد شد.

پس باید سعی و تلاش کنیم در مسیر امیرمؤمنان% و اهل بیت( قرار بگیریم. یعنی مسیر انسانیت و اخلاق و اعمال حسنه. خدای متعال از مسیر انسانیت به امیرمؤمنان% یاد می‌کند چرا که می‌خواهد راه را به الگوی آن راه معرفی کند. در روایتی از وجود مقدس پیامبراکرم$ نقل شده است: أَلَا وَ مَنْ أَحَبَ‏ عَلِيّاً جَازَ عَلَى‏ الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِف‏ »[7] یعنی آگاه باشید کسی که دوستدار امیرمؤمنان% باشد او از پل صراط مثل چشم بر هم زدن عبور خواهد کرد. یعنی تا این حدّ سریع و بدون معطلی.

در روایت دیگری این آیه شریفه اینگونه تفسیر شده است:«النَّبِيُ‏ وَ مَنْ‏ مَعَهُ‏ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ شِيعَتُهُ.»[8]

آن صراط نبى$ و پيروانش و همچنين صراط على% و شيعيانش است كه خداى منّان به آنان نعمت هدايت را عنايت فرمود. در این روایت شیعیان را هم ملحق به اهل‌بیت( کرده‌اند.

در یک روایت دیگر آمده است: «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ‏ يَعْنِي‏ مُحَمَّداً وَ ذُرِّيَّتَهُ$.»[9] که در این روایات صراط مستقیم به اهل‌بیت( و پیروان تفسیر شده است و در دستۀ روایت دیگری صراط مستقیم به انبیاء و شهدا و صالحین تعبیر شده است: قَالَ الْإِمَامُ العسكري%: «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»‏ أَيْ قُولُوا: اهْدِنَا صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ- بِالتَّوْفِيقِ لِدِينِكَ وَ طَاعَتِكَ.

وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:‏ «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ‏ مَعَ‏ الَّذِينَ‏ أَنْعَمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِمْ‏ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ- وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً» یعنی خدایا ما را هدایت کن به صراط مستقیم کسانی که به آنها نعمت دادی به توفیق در زمینه دینت و طاعت خودت. آنها چه کسانی هستند؟ در اینجا حضرت آیه‌ای از قرآن را می‌خوانند که مصداق کسانی که توفیق در دین و طاعت خدا را به دست آورده‌اند را مشخص نماید: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ‏ مَعَ‏ الَّذِينَ‏ أَنْعَمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِمْ‏ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ- وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»

می‌فرماید: روز قیامت آن کسانی که اطاعت خدا و پیغمبرش را کردند آن ها با انبیاء و صدیقین‌ و شهدا‌ء و صالحین‌ هستند و اینان بهترین رفقای شما خواهند بود.

تفسیر مغضوب علیهم

امّا مغضوب علیهم که در آیه آخر آمده چه کسانی هستند؟ تفاسیر مختلفی در این زمینه وارد شده است. یک تفسیرش ناصبین می‌باشد یعنی دشمنان اهل‌بیت( که در حقیقت دشمن خدای متعال هستند. کسانی که در خباثت به جایی رسیده‌اند که کودک شیرخوار را سر می‌برد کما اینکه بعضی از دشمنان اهل‌بیت( این کارها را می‌کردند. در تاریخ نقل شده است که فرزندان و نوادگان امام حسن مجبتی% که کودک شیرخوار بودند را سر می‌بریدند تا لذّت ببرند. کسی که از سر بریدن یک طفل شیرخوار لذّت ببرد این مغضوب علیهم است. کسانی که در به شهادت رسانیدن اهل‌بیت( سعی و تلاش کردند اینها مغضوب علیهم هستند.

تفسیر ضالین

ضالین کسانی هستند که در شک افتادند و راه خدا را پیدا نکردند. در شخصیتی شک کردند که خدای متعال او را صراط مستقیم قرار داد.

إن شاء الله خدای تبارک و تعالی در این مسیر عبودیت و بندگی ما را همراه با اهل بیت( قرار دهد. با امام خدا، حجت خدا، با عزیز خدا با آن انسان کاملی که صفات و اخلاق الهی را به ما عملاً نشان می‌دهد قرار دهد.

این بود تفسیر سورۀ مبارکۀ حمد. مختصری از تفسیر این سوره که برترین سوره ی قرآن است به اتمام رسید. ان شاءالله خدا توفیق بدهد که بازهم در خدمت دوستان عزیزمان باشیم.


[1]. معاني الأخبار، شيخ صدوق ، ص 33؛ البرهان، سيد هاشم بحرانی – ج 1 – ص 114؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 24، ص 9؛ تفسير نور الثقلين، شيخ حويزی، ج 1، ص 22.

[2]. تفسير القمي – علي بن إبراهيم القمي – ج 1 – ص 28 – 29؛ معاني الأخبار – الشيخ الصدوق – ص 32 – 33؛ البرهان في تفسير القرآن – السيد هاشم البحراني – ج 1 – ص 107 و ج 4 – ص 845 – 846؛ بحار الأنوار – العلامة المجلسي – ج 24 – ص 11 – 12 و ج 35 – ص 373؛ تفسير نور الثقلين – الشيخ الحويزي – ج 1 – ص 21؛ تفسير كنز الدقائق وبحر الغرائب – الشيخ محمد بن محمد رضا القمي المشهدي – ج 12 – ص 35.

[3]. تفسير القمي – علي بن إبراهيم القمي – ج 1 – ص 28 – 29؛ معاني الأخبار – الشيخ الصدوق – ص 32 – 33؛ البرهان في تفسير القرآن – السيد هاشم البحراني – ج 1 – ص 107 و ج 4 – ص 845 – 846؛ بحار الأنوار – العلامة المجلسي – ج 24 – ص 11 – 12 و ج 35 – ص 373؛ تفسير نور الثقلين – الشيخ الحويزي – ج 1 – ص 21؛ تفسير كنز الدقائق وبحر الغرائب – الشيخ محمد بن محمد رضا القمي المشهدي – ج 12 – ص 35.

[4]. الزخرف: 42.

[5]. بصائر الدرجات، محمد بن حسن بن فروخ ( الصفار )، ص91؛ كافی، شيخ كلينی، ج1، ص417، مناقب آل أبي طالب، ابن شهر آشوب، ج2، ص272؛ تفسير قمی، علي بن إبراهيم قمی، ج2، ص286؛ نهج الإيمان، ابن جبر، ص541؛ تفسير صافی، فيض كاشانی، ج 4، ص393؛ البرهان، سيد هاشم بحرانی، ج4،  ص 865؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج24، ص23؛ تفسير نور ثقلين، شيخ حويزی، ج1، ص22؛ تفسير كنز الدقائق ، شيخ محمد مشهدی، ج1، ص71؛ غاية المرام ، سيد هاشم بحرانی، ج3، ص 45.

[6]. تفسير قمی،  علي بن إبراهيم قمی ، ج 1، ص 29؛ تفسير نور الثقلين، شيخ حويزی، ج 1،  ص 21؛ تفسير كنز الدقائق، شيخ محمد  قمی مشهدی ، ج 1، ص 69.

[7]. فضائل الشيعه، شيخ صدوق، ص 4؛ بحار الأنوار، علامه  مجلسی، ج7، ص222.

[8]. مدرک اهل تسنن: شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حاكم حسكانی، ج1، ص85.

[9]. معاني الأخبار، شيخ صدوق، ص36، تفسيرصافي، فيض كاشانی، ج1، ص87؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج24، ص13؛ تفسیر برهان ، سيد هاشم بحرانی، ج1، ص114؛  تفسير نور الثقلين، شيخ  حويزی، ج1، ص23؛  تفسير كنز الدقائق، شيخ محمد قمي مشهدی، ج1، ص75.

5/5 - (1 امتیاز)

اين مطلب را به اشتراك بگذارید

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از شما متشكریم

عضويت شما در سايت با موفقيت انجام شد

5/5

ايميل ها بزودی برای شما ارسال می شوند