بیان اینکه قرآن نزول یافته کتاب مبین و نقشه کتاب آفرینش خداست
پیامبر صلی الله علیه و آله و اوصیاء که صاحب علم الکتاب هستند، معلم قرآنند
فیلم جلسه دهم
صوت جلسه دهم
معرفی معلم قرآن به بیان خود
علوم و اسرار مختلفی در قرآن نهفته است، بطون و اسرار قرآن را از کجا باید به دست آورد؟ علم قرآن در نزد چه اشخاصی است تا ما آنها را بشناسیم؟ آیا معلم قرآنی هست که عظمت چنین قرآنی را به ما بشناساند و ما علوم، معارف و اسرار قرآن را از او یاد بگیریم؟ خداوند متعال میفرماید: من پیغمبرم را به عنوان معلم قرآن فرستادهام: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ»[1] در سورۀ مبارکۀ رعد میفرماید: «وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»[2] و كسانى كه كافر شدند مىگويند:تو فرستادۀ خدا نيستى! بگو: كافى است خدا که ميان من و شما گواه باشد و آن كس كه نزد او علم كتاب است. در این آیه، گواه دوّم، علاوه بر خداوند متعال، شخصی است که نزد او «علم الکتاب» است. پیغمبر خدا$ صاحب علم الکتاب را معرفی کردهاند. در روایات متعدّد هم از طریق عامّه و اهلسنت تفسیر ثعلبی، شواهد التنزیل، ینابیع المودة و کتب دیگر و هم از طریق خاصّه و کتب شیعه به این مطلب اشاره کردهاند که صاحب علم الکتاب، وجود مقدس امیرمؤمنان% هستند. در کتب شیعه، روایات بسیاری آمده که اهل بیت% را به عنوان «صاحب علم الکتاب» معرفی کردهاند.
سبب نیاز قرآن به معلم
قرآن کتاب دینی، معجزۀ جاوید و سخن خداوند است. در قرآن، اسرار بسیاری نهفته است که با وجود گذشت زمان و تغییر نیازهای زمان، باید پاسخگوی بشر باشد. طبیعی است که چنین کتابی نیاز به معلم دارد. همان طوری که ما به تفسیر مراجعه میکنیم تا لغات، نکات ادبی و بلاغی، شواهد تاریخی و تنزیلی قرآن را بفهمیم، اسرار و معانی قرآن هم معلم میخواهد. امیرمؤمنان% به عنوان شخصیتی که همۀ مذاهب، ایشان را صاحب علمالکتاب معلم و مبیّن قرآن میدانند. قرآن، باطن دارد و باطنش بسیار با عظمت بیانگر تمام رازهای نهفته در جهان است. اهلبیت( این اسرار را به واسطۀ وحی برای ما بیان میکنند. امام صادق% فرمودند: خداوند در مورد حضرت موسی فرموده است: «وَ كَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً»[3] به حضرت موسی% از هر چیزی موعظه و راهنمایی قرار دادیم، نه هر چیزی، دربارۀ حضرت عیسی% میفرماید:«وَ لِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيه»[4] مقداری از اختلافات را برای شما بیان میکنم، نه همۀ آنها را؛ امّا دربارۀ امیرمؤمنان% چنین فرمود: «كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»[5] او صاحب علم الکتاب است.[6] لذا ما برای دستیابی به اسرار و معارف قرآن باید ارتباطمان را با این خاندان قوی کنیم و از کلمات آنان بهره ببریم.
لزوم تمسک به قرآن
دربارۀ لزوم تمسک به قرآن، روایاتی، در کافی شریف آمده که از جملۀ آنها «حدیث ثقلین» است. پیغمبر خدا$ در حدیث ثِقْلین یا به تعبیری ثَقَلَین تمسّک به دو حبل الهی؛ قرآن و عترت را دستور دادهاند، تا ما هیچگاه گمراه نشویم. در روایتی از وجود مقدس پیغمبر خدا$ خطاب به مقداد این گونه آمده است:«فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ، كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآن»[7] اگر فتنهها همچون پارههای شبِ تاریک، شما را در برگرفت، بر شما باد به قرآن. در ادامۀ روایت میفرماید: «وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ، فَظَاهِرُهُ حُكْمٌ وَ بَاطِنُهُ عِلْمٌ، ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ» ظاهر قرآن، حکم است و باطنش علم. ظاهرش شگفتانگیز است و باطنش عمیق. «لَهُ نُجُومٌ وَ عَلَى نُجُومِهِ نُجُومٌ، لَاتُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لَاتُبْلَى غَرَائِبُه» قرآن ستارهنشان است و ستارگانی دارد، آن ستارهها هم ستارههایی دارند. به بیان بعضی از بزرگان، این تعابیر، به بطون قرآن اشاره دارد که هیچگاه نه عجایبش تمام میشود و نه مطالب غریبش، کهنه. «فِيهِ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ مَنَارُ الْحِكْمَةِ وَ دَلِيلٌ عَلَى الْمَعْرِفَةِ» در قرآن، چراغهای هدایت، نشانههای حکمت و راهنما معرفت وجود دارد.
[1] (آل عمران۱۶۴)
[2] ﴿الرعد:٤٣﴾
[3] ﴿الاعراف:١٤٥﴾
[4] ﴿الزخرف:٦٣﴾
[5] ﴿الرعد:٤٣﴾
.[6] «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ رَجُلٍ مِنَ الْكُوفِيِّينَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْوَلِيدِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ%: مَا يَقُولُ أَصْحَابُكَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ% وَ عِيسَى وَ مُوسَى أَنَّهُمْ أَعْلَمُ؟ قَالَ: قُلْتُ: مَا يُقَدِّمُونَ عَلَى أُولِي الْعَزْمِ أَحَداً، قَالَ: أَمَا إِنَّكَ لَوْ حَاجَجْتَهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ لَحَجَجْتَهُمْ، قَالَ: قُلْتُ: وَ أَيْنَ هَذَا فِي كِتَابِ اللَّهِ؟ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ قَالَ فِي مُوسَى: (وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً) وَ لَمْ يَقُلْ كُلَّ شَيْءٍ، وَ قَالَ فِي عِيسَى: (وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ) وَ لَمْ يَقُلْ كُلَّ شَيْءٍ، وَ قَالَ فِي صَاحِبِكُمْ: (كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ). بصائر الدرجات في فضائل آل محمد(، ج1، ص229.
[7] الكافي (ط – الإسلامية) ج2: ص599