دوره جامع تفسیر قرآن

جلسه 9: اسرار حروف مقطعه

اسرار حروف_مقطعه و سرّ عدد چهارده در حروف مقطعه و حروف تشکیل دهنده آنها
تفسیر «حم» به اسماء خدا و تفسیر آن به پیامبر صلی الله علیه و آله

فیلم جلسه نهم

صوت جلسه نهم

نکاتی دربارۀ حروف مقطّعه

بیست و نه سورۀ قرآن با حروف مقطعه آغاز می‌شود: بعضی یک حرفی هستند: «ن»[1] «ق»[2] و «ص»[3]  بعضی دو حرفی هستند: «حم»[4]، «طه»[5]، «یس»[6] و «طس»[7]بعضی سه حرفی: «الم»[8]، «الر»[9] و «طسم»[10] بعضی چهار حرفی: «المر»[11] و «المص»[12] و بعضی پنج حرفی: «حمعسق»[13]، «کهیعص»[14]

این حروف، در سوره‌های مختلفی ذکر شده و بعضی در چندین سوره تکرار شده‌اند. وقتی به حروفِ الفباییِ تشکیل دهندۀ حروف مقطعه توجّه می‌کنیم، می‌بینیم مجموع آن‌ها چهارده حرف است. عدد چهارده، عدد مقدسی است و اسراری در آن نهفته است. بعضی از بزرگان فرموده‌اند: چهارده حرفِ حروفِ مقطعه با عدد چهارده معصوم( تطابق دارد. در این میان، چهار مورد از حروف مقطعه (حم، یس، ن، طه) از اسمای پیغمبر خدا$ شمرده شده‌است.

بعضی از معانی حروف مقطعه

در روایات، برای حروف مقطعه، معانی متعددی ذکر شده است. هر یک از حروف قرآن دارای معنا است، آن هم نه یک معنا، بلکه معانی متعدّد. در این مقام هم معانی متعددی برای بعضی از حروف، ذکر شده که بیان خواهیم کرد. به عنوان مثال برای حروف آیۀ شریفۀ «حم» چند معنا و تفسیر ذکر شده است:

معانی «حم»

تفسیر توحیدی اوّل

تفسیر اوّل توحیدی «حم»، معنائی در عالم اسمای خداوند است. ابتدای «حاء» در عالم اسماء به معنای «حمید» است. یعنی خدای تبارک و تعالی ستوده شده و هیچ عیب و نقصی در او نیست، تماماً کمال و زیبائی است. در ضمن، به انسان این نکته و پیام را منتقل می‌کند که باید خود از عیب و نقص پاک کند، تا صفات زیبا و خدایی، در او جلوه کرده، او نیز ستوده باشد.

حرف دوّم «حم» یعنی «میم» به معنای «مجید» است. با توجّه به این معنا، مجد، عظمت و بزرگواری خدای متعال را درک می‌کنیم همچنین می‌فهمیم باید مجد و بزرگواری داشته باشیم. بنابراین، این مطالب را به ما داده‌اند، تا هم خدا را بشناسیم و هم آن صفات و اخلاق خداوند را در وجود خودمان پیاده کنیم، همان اخلاقی که به ما سفارش کرده‌اند: «تخلّقوا بأخلاق الله»

تفسیر توحیدی دوّم

تفسیر توحیدی دوّم «حم»، حاء، به معنای حلیم و بردبار است. معنایش این است که «حاء» را بخوان و در مشکلات و حوادث روزگار، متوجه صفت حلم و بردباری خداوند باش و زود عصبانی نشو. تجلّی حلیم بودن خدا در کجا تجلی دارد؟ در جایی که بندگان، مخالفت خدای خود کرده و معصیت نموده‌اند امّا خدا حلیم است و آنها را سریع عقوبت نمی‌کند. ما هم باید در برابر برخی مسایل، حلیم و بردبار باشیم و خشم خود را فرو ببریم. حلیم بودن آن اندازه مهم است که در روایتی از پیغمبر خدا$ پرسیدند: دین چیست؟ حضرت در چند نوبت فرمودند: «حُسن خلق» و در نهایت فرمودند: نمی‌دانی دین چیست؟ «هُوَ أَنْ لَا‌تَغْضَب»[15] دین این است که انسان غضب نکند و خشمش را کنترل کند.

 میم «حم» را هم به معنای «مثیب» دانسته‌اند، یعنی خداوند متعال، در برابر کار نیک اجر و ثواب می‌دهد. شما هم این صفت را در خود متجلّی کنید و در مقابل کارهای نیک  دیگران که برای شما انجام می‌دهند، جبران کننده باشید. این‌ معانی، مربوط به عالم اسماء و صفات است و خدای متعال می‌خواهد ما را با عالم اسماء و صفات خود آشنا کند، تا اخلاق‌مان الهی شود.

تفسیر ولایی «حم»

«حم» در عالم ولایت، به پیغمبر خدا$ تفسیر می‌شود. روایتی معتبر و مفصلی در کتاب اصول کافی شریف هست که  عالم بزرگ مسیحی، در مدینه خدمت حضرت کاظم% می‌رسد و از تفسیر این آیات شریفه سؤال می‌کند: «حم، وَ الْكِتَابِ الْمُبِينِ،‏ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ»[16] حضرت می‌فرمایند: مراد از  «حم» پیغمبر خداوند است، در کتاب هود نبی% این چنین آمده، یعنی حرف اول و آخر حذف شده و دو حرف وسط نام مبارک محمد$ مانده است.[17] یکی  دیگر از معانی «حم»، به انسان کامل و الگوی همگان تفسیر شده است، تا تمام اعمال و رفتار و حرکات و سکنات‌مان را با خلق  و روش و منش انسان کامل تطبیق دهیم.[Y1] 


[1] سورۀ القلم

[2]  سورۀ قاف

[3] سورۀ صاد

[4]  در ابتدای این سور مبارکه آمده است: غافر،  فصلت، الزخرف، الدخان، جاثیه، احقاف

[5] سوره طه

[6] سوره یس

[7] سوره النمل

[8]  در ابتدای این سور مبارکه آمده است: بقره، آل عمران، عنکبوت، الروم، لقمان، السجده

[9]  در ابتدای این سور مبارکه آمده است: یونس، هود،  یوسف،  ابراهیم، الحجر

[10] در ابتدای این دو سوره آمده است: الشعراء، القصص

[11]  سوره الرعد

[12] سوره الاعراف

[13] سوره شوری

[14] سوره مریم

[15]. «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ$ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا الدِّينُ؟‏ فَقَالَ: حُسْنُ الْخُلُقِ، ثُمَّ أَتَاهُ عَنْ يَمِينِهِ فَقَالَ: مَا الدِّينُ؟ فَقَالَ: حُسْنُ الْخُلُقِ، ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ قِبَلِ شِمَالِهِ فَقَالَ: مَا الدِّينُ؟ فَقَالَ: حُسْنُ الْخُلُقِ، ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ وَرَائِهِ فَقَالَ: مَا الدِّينُ؟ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِ وَ قَالَ: أَمَّا تَفَقُّهُ الدِّينِ هُوَ أَنْ لَا‌تَغْضَب».‏ مجموعة ورام ج‏1: ص89. ترجمه: مردى حضور پيامبر خدا$ شرفياب شد، عرض كرد: يا رسول الله! دين چيست؟ حضرت فرمود: خلق نيكو. دوباره از طرف راست آمد پرسيد: دين چيست؟ فرمود: خلق نيكو. باز از طرف چپ آمد، عرض كرد: دين چيست؟ فرمود: حسن خلق. آنگاه از پشت سر آمد، عرض كرد: دين چيست؟ باز هم فرمود: خلق نيكو. پيامبر$ نگاهى به آن مرد كرد و فرمود: آيا دين را در نيافته‏اى، دين آن است كه خشمگين نشوى‏.

[16] ‎(الدخان:1،2،3)

.[17] «… أَمَّا حم فَهُوَ مُحَمَّدٌ$وَ هُوَ فِی کِتَابِ هُودٍ% الَّذِی أُنْزِلَ عَلَیْهِ وَ هُوَ مَنْقُوصُ الْحُرُوف…». کافی،ج۱، ص۴۷۹.


 [Y1]مطالب بعدی تکراری و خلاصۀ مباحث گذشته بود تماماً حذف گردید.

5/5 - (1 امتیاز)

اين مطلب را به اشتراك بگذارید

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از شما متشكریم

عضويت شما در سايت با موفقيت انجام شد

5/5

ايميل ها بزودی برای شما ارسال می شوند