مجلس دوم: سر چشمۀ معارف نظری و عملی

فهرست مطلب

نکتۀاول) معارف نظری و عملی:

معارف به دو بخش نظری و عملی تقسیم می شود:

الف) معارف نظری: در این بخش سخن پیرامون معرفت هستی و مبدء هستی است.

ب) معارف عملی: موضوع بحث در این بخش حقیقت انسان و کمالات نفس اوست و سخن ازسیر انسان است. در این حوزه، نفس انسان تکامل پیدا می کند و به اخلاق الله تخلق پیدا می کند.

نکتۀ دوم) تأثیر سیر عملی در معارف نظری:

سیرعملی نفس، در معارف نظری اثر دارد؛ لذا برخی برای رسیدن به حقیقت، به جای پرداختن به مباحث علمی این امر را به سیر نفسانی موکول نموده و می فرمودند« اگر نفس انسان استکمال پیدا بکند، در اثر استکمال می تواند به حقایق دست پیدا کند».

نکتۀ سوم) تأثیر معارف نظری در معارف عملی:

قوۀ عاقله، جزء مقدمات این سیر است؛ همان گونه که سلوک عملی در معرفت نظری (درک) اثر دارد، از طرف مقابل هم قوه ی عاقله در عرفان عملی (سیر) اثردارد؛ پس در سیر نفسانی، ابتداءً بایستی برخی از مطالب نظری نیز برای انسان روشن شود. پس رابطه ی تنگاتنگی بین این دو می باشد که هرکدام در مرتبه‌ای مُمِّد دیگری است تا آنجایی که اگر کسی در مسئله‌ی سلوک عملی پیشرفت کرده باشد، معلّم کل خلقت یعنی وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام، معارف را به او القاء می کنند؛ بلکه باید بگوییم که هر دو سیر علمی و عملی توسّط شخص امیرالمؤمنین علیه السلام القاء شده و آن حضرت انسان را سیر علمی و عملی می‌دهند، لذاجایی برای اینکه از خودمان تأثیری نشان بدهیم نیست.

نکتۀ چهارم) آداب درس معارف عملی:

درک معارف، آرامش نفسانی و سکوت می‌خواهد. خواندن کتاب معارف عملی، آدابی دارد:

اول: سکون ظاهری به این معنی که کسی از جایش حرکت نکند، چرا که هر صدایی وحرکتی، فضای توجّه تامّ به حقتعالی را متشنج می کند، پس باید همۀ اهل جلسه،سکوت کنند تا آرام گیرند.

دوم: اضطراب درونی هم سکوت مجلس را به هم می زند، چرا که مباحث، پیرامون نفس است و اضطراب نفس در فهم مطلب ، تأثیر می گذارد.

نکتۀ پنجم) احتراز از اختلاف قلبی در مجلس معارف:

مرحوم حاج آقا هادی … قدس سرّه می‌فرمودند: بعد از رحلت مرحوم آقای… قدس سرّه، رفقا گرد یکدیگر جمع می شدند، مرحوم ابهری قدس‌سرّه گاه در میان مجلس می فرمودند: مجلس، مجلس نشد. آن مرحوم با اشارۀ چشم به طوری که کسی متوجه نشود، دو نفر را صدا می زدند تا از مجلس خارج شوند و با ایشان صحبت ‌نموده ومشکلی را که بین ایشان بود، حلّ می‌نمودند ؛ چرا که متوجه می‌شدند که اختلاف قلبی این دو نفر در مجلس موج می‌اندازند.

نکتۀ ششم) احتراز از انکار معارف:

یکی از بزرگان اهل معرفت می‌فرمودند: «اگر کسی وارد مجلس شود و مطلب را قبول نکند و حالت انکار به خودش بگیرد، انکار او در دل اهل مجلس، موج می اندازد.

این موج انداختن در مجالس عزای سید الشهدا علیه السلام کاملاً مشهود است؛ چرا که افکار ناپسند و انکار فضائل و مقامات اهلبیت علیهم السلام سبب انقطاع از خدا می‌شود. اگر خطیب اهل معرفت و سرّ بوده و با نگاه خاصی و عملکرد مناسبی، چنین آشوب و به همریختگی را دفع نکند، به مجلس آسیب می رسد، پس امواج نفسانی و آرامش این نفس در مجلس تأثیر گذار است. سکوت و عدم انقطاع توجّه قلبی به خدای تعالی، سبب نزول ملائکه و رحمت الهی می‌گردد.

نکتۀ هفتم) طلب معرفت:

اساس علوم حصولی، قوه ی عاقله است، اما در مباحث معارف عملی، اساس سیر تنها قوۀ عاقله نیست بلکه طلب شدیدی نیز لازم است تا از خداوند متعال مسئلت کند که به او قلب سلیم اعطا نماید تا وسعت و سعۀ صدری داشته و آرام باشد.

درمجلسی از مجالس خوبان، فردی انکارش را بر زبان آورد، بزرگ مجلس که ازمجذوبان الهی و عشّاق اباعبد الله الحسین علیه السلام بوده و سیر خود را از کربلا شروع نموده بود، با آن کهولت سن، بلند شده و او را در آغوش گرفت، و با این عمل، مجلس آرام گرفته و آثار انکار آن شخص برطرف شد.

نکتۀ هشتم) عنایت امیرمؤمنان علیه السلام:

یکی از اساطین اهل معرفت (مرحوم آیت الله محمد علی …قدس سره) در ایام سلوکی، به هنگام اربعین، در حال بیداری، وجود نازنین امیرمؤمنان علیه السلام را مشاهده نموده و آن حضرت دست مبارک خود را روی سر تا سینه‌ی ایشان کشیدند و در همان لحظه معارف القاء شد و چشمه‌های حکمت بر قلب ایشان سرازیر گردید.

به اين مطلب امتياز دهيد

اين مطلب را به اشتراك بگذارید

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از شما متشكریم

عضويت شما در سايت با موفقيت انجام شد

5/5

ايميل ها بزودی برای شما ارسال می شوند